مرفل

لغت نامه دهخدا

مرفل. [ م ُ رَف ْ ف َ ] ( ع ص ) نعت مفعولی از ترفیل. رجوع به ترفیل شود. || ( در اصطلاح عروض ) آن است که بر وتد مستفعلن سببی افزوده شده مستفعلاتن گردیده باشد، چه ترفیل افزودن سبب خفیف است بر رکن مستفعلن. رجوع به المعجم ص 41 شود.

فرهنگ عمید

= ترفیل

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - دامن دراز کرده . ۲ - ترفیل زیادت کردن سببی است بروتد مستفعلن تا مستفعلاتن شود و آنرا مرفل خوانند یعنی دامن دراز کرده وبا خبن مفاعلاتن شود و با طی مفتعلاتن شود و ترفیل در اشعار عرب خوش آیندتر بود ...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال تاروت فال تاروت فال تماس فال تماس فال انبیا فال انبیا