لیلام

لغت نامه دهخدا

لیلام. ( اِخ ) موضعی به لرستان محل سکنای شعب ایل دیر کوند. ( جغرافیای تاریخی غرب ایران ص 166 ).

فرهنگ فارسی

موضعی به لرستان محل سکنای شعب ایل دیر کوند ٠

ویکی واژه

حراج فروختن چیزی به قیمت پایین تر از قیمت اصلی، فروش چیزی به مزایده؛ فروش ملک یا کالا در حضور هده های که هر کس بیشتر بخرد و او بدهند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم