لهیدن

لغت نامه دهخدا

لهیدن. [ ل ِ دَ ] ( مص ) له شدن. ( یک مصدر بیشتر ندارد و گویا امر هم ندارد ). خرد و خاکشی شدن. له و په شدن. له و لورده شدن.

فرهنگ عمید

۱. له شدن، کوبیده شدن.
۲. ضایع شدن میوه.

فرهنگ فارسی

له شدن، کوبیده شدن، ضایع شدن میوه، نرم شده میوه
( مصدر ) له شدن .

ویکی واژه

له شدن، له و په شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم