غزالهالضحی

لغت نامه دهخدا

( غزالةالضحی ) غزالةالضحی. [ غ َ ل َ تُض ْ ض ُ حا ] ( ع اِ مرکب ) اول ضحی ، یابعد منبسط و روشن شدن آفتاب. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). اول الضحی و قیل بُعَید ما تنبسط الشمس و تضحی. غزالات الضحی. ( اقرب الموارد ). || از اول چاشت تا خمس روز. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). اول الضحی الی مضی خمس النهار. غزالاةالضحی. ( اقرب الموارد ).
غزالةالضحی. [ غ َ ل َ تُض ْ ض ُحا ] ( اِخ ) از اعلام است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ عمید

( غزالةالضحی ) اول روز، اول چاشتگاه.

فرهنگ فارسی

از اعلام است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا استخاره کن استخاره کن فال عشقی فال عشقی فال کارت فال کارت