زرنیله

لغت نامه دهخدا

زرنیله. [ زَ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) ریواس را گویند و آن رستنیی باشد معروف که خورند و معرب آن زرنیلج است. ( برهان ) ( آنندراج ). در تحفه بمعنی ریواس آمده که معروف است و آنرا ریواج و ریباس نیز گویند. ( انجمن آرا ). ریواس. ریباس. ( ناظم الاطباء ). ریواس. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به زرنیلج شود.

فرهنگ عمید

= ریواس١
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم