خراتین. [ خ َ ت َ ] ( اِخ ) بصیغه تثنیه در حالت نصبی و جری. نام دو ستاره که در حالت رفعی «خراتان » است. رجوع به خراتان در این لغت نامه شود. خراتین. [ خ َ ] ( ع اِ ) آن کرمی باشد که درمیان گل نرم متکون باشد و خراطین معرب آن است و اصل آن خره اتین بوده ، یعنی در گل بهم رسیده چه آتین بمعنی پیدا شده و آمده باشد. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ).
فرهنگ عمید
= خراطین
فرهنگ فارسی
( اسم ) نوعی کرم دراز و سرخ که در جاهای نرم و مرطوب بهم رسد حمر الارض . آن کرمی باشد که در میان گل نرم متکون باشد و خراطین معرب آنست و اصل آن خره اتین بوده یعنی در گل بخم رسیده چه آتین بمعنی پیدا شده و آمده باشد .