جشمیزج

لغت نامه دهخدا

جشمیزج. [ ج َ زَ ] ( معرب ، اِ ) معرب چشمیزک. چشمیزک. تشمیزج. جشمک. رجوع به جشمک شود.

فرهنگ عمید

=چشمیزک
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال تاروت فال تاروت فال آرزو فال آرزو فال ای چینگ فال ای چینگ