توادع

لغت نامه دهخدا

توادع. [ ت َ دُ ] ( ع مص ) با هم آشتی کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تصالح. ( زوزنی ). با هم آشتی کردن و میثاق بستن که با یکدیگر جنگ نکنند. ( ازاقرب الموارد ). || بدرود کردن بعض قوم ازبعض دیگر. ( از اقرب الموارد ). رجوع به تودیع شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال چای فال چای فال اوراکل فال اوراکل فال اعداد فال اعداد