لغت نامه دهخدا بسرشتن. [ ب ِ س ِ رِ ت َ ] ( مص ) سرشته کردن یعنی خمیر کردن. ( از مؤید الفضلاء ). عجین کردن : همه نارسیده بتان طرازکه بسرشتشان ایزد از شرم و ناز.فردوسی.و رجوع به سرشتن شود.