برنداف

لغت نامه دهخدا

برنداف. [ ب َ رَ ] ( اِ ) تسمه و دوال. ( برهان ). چرم زین و لگام. و صحیح آن برنداق است. ( از آنندراج ) :
ازیرا که می زین و زآن بایدت
برنداف زین و عنان و لگام.مختاری ( از آنندراج ).|| روده ها، اعم از روده انسان یا حیوان. ( از برهان ). و رجوع به برنداق شود.

فرهنگ عمید

۱. تسمه، دوال.
۲. روده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس فال تک نیت فال تک نیت