ایلغامیشی

لغت نامه دهخدا

ایلغامیشی. ( ترکی -مغولی ، اِمص ) عمل ایلغامیش. ایلغار کردن. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ایلغار و ایلغار کردن شود.

فرهنگ معین

[ تر - مغ . ] (حامص . ) ۱ - هجوم بردن ، ایلغار کردن . ۲ - تجسُس ، تفتیش .

فرهنگ فارسی

۱ - عمل ایلغامیش ایلغار کردن . ۲ - تفحص تفتیش .

ویکی واژه

هجوم بردن، ایلغار کردن.
تجسُس، تفتیش.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال تماس فال تماس فال آرزو فال آرزو فال اعداد فال اعداد