یکه شناس

لغت نامه دهخدا

یکه شناس. [ ی َک ْ ک َ / ک ِ / ی ِک ْ ک َ / ک ِ ش ِ ] ( نف مرکب ) اسب که جز به رائض یا صاحب خود پشت ندهد. ( یادداشت مؤلف ). || که جز به فرد معین متوجه و نگران نباشد.

فرهنگ معین

(یِ یا یِ کِّ. ش ) (ص مر. ) (عا. ) آدم وفادار، کسی که وقتی چشمش تو روی کسی باز شد دیگر دست از او بر نمی دارد.

فرهنگ عمید

ویژگی آن که فقط یک تن را بشناسد و در دوستی و وفاداری نسبت به او پایدار باشد.

فرهنگ فارسی

(صفت ) آدم وفادار کسی که وقتی چشمش تو روی کسی بازشد دیگر دست ازاو بر نمی دارد.

ویکی واژه

(عا.)
آدم وفادار، کسی که وقتی چشمش تو روی کسی باز شد دیگر دست از او بر نمی‌دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم