گزردن

لغت نامه دهخدا

گزردن. [ گ ُ زِ / زَ دَ ] ( مص ) ( از: گزِر = گزیر + دن ، پسوند مصدری ). ( حاشیه برهان چ معین ). علاج کردن و چاره نمودن. ( برهان ) ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(گُ زَ دَ ) (مص م . ) علاج کردن ، چاره نمودن .

فرهنگ عمید

= گزیردن

ویکی واژه

علاج کردن، چاره نمودن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال عشق فال عشق