کمیدن

لغت نامه دهخدا

کمیدن. [ ک َ دَ ] ( مص ) کم شدن. ( آنندراج ). کم شدن و ناقص گشتن. || برآمدن پله ترازو. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

کم شدن . کم شدن و ناقص گشتن

ویکی واژه

کمیدن [کَمیدَن]
اندازه یا میزان چیزی را کم کردن. کم کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال رابطه فال رابطه فال اوراکل فال اوراکل فال درخت فال درخت