کلفه

لغت نامه دهخدا

کلفه. [ ک َل َ ف َ / ف ِ ] ( ع اِ ) هر یک از لکه هایی که در آفتاب و ماه دیده می شود. ( فرهنگ فارسی معین ). کَلَف. و رجوع به کلف شود. || لکه ای که درصورت انسان پدید آید. ( فرهنگ فارسی معین ) : از این می اندیشیدم که اینجا سلس گرفت و آنجا درد شکم و اینجا درد دندان و کلفه بر روی پدید آمد. ( معارف بهأولد ).

فرهنگ عمید

۱. رنگ سرخ تیره.
۲. سیاهی به سرخی آمیخته.
۳. لکۀ سرخ تیره.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - هر یک از لکه هایی که در آفتاب و ماه دیده میشود . ۲ - لکه ای که در صورت انسان پدید آید : ( از این می اندیشیدم که اینجا سلس گرفت و آنجا درد شکم و اینجا درد دندان و کلفه بر روی پدید آمد ) .
سرخی سیاهی آمیخته یا سرخی مایل به تیرگی یا رنج و سختی

دانشنامه عمومی

شهر کلفه ( به رومانیایی: Calafat ) در شهرستان دول در کشور رومانی واقع شده است. جمعیت این شهر ۲۱٬۲۲۷ نفر است.
کلفه (ناحیه). کلفه ( به آلمانی: Kreis Kleve ) یک ناحیه در آلمان است که در دوسلدورف واقع شده است. کلفه ۳۰۲٬۹۴۶ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم