کالکاس

لغت نامه دهخدا

کالکاس. ( اِخ ) غیبگوی یونانی که با آگاممنون در محاصره شهر تروا همراه بود. وی دستور قربانی کردن ایفیژنی دختر آگاممنون را برای جلب حمایت خدایان صادر کرد. و بتوصیه او اسب چوبی معروف را ساختند. چون مپسوس در هنر غیبگویی جای او را گرفت خودکشی کرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال شمع فال شمع فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال فنجان فال فنجان