ژیک

لغت نامه دهخدا

ژیک. ( اِ ) قطره باران. ( برهان ). قطره باشد و در بعض فرهنگها بجای یای تحتانی نون مرقوم است.( جهانگیری ) ( رشیدی ). ژنگ. || بمعنی خارپشت هم آمده است لیکن اشاره به حرکتش نشده. ( برهان ).

فرهنگ عمید

۱. قطره، چکه.
۲. قطرۀ باران.

فرهنگ فارسی

قطره باران
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال چای فال چای فال انگلیسی فال انگلیسی فال کارت فال کارت