ژاسمن

لغت نامه دهخدا

ژاسمن.[ م َ ] ( اِخ ) ژاک بوئه. نام شاعری از مردم گاسکنی ، متولد و متوفی در آژان ( 1798 - 1864 م. ). وی پسر خیاطی بود و چندی در مدرسه علوم روحانی و مذهبی گذرانید و سپس دکه حلاّقی و مزینی باز کرد و مشغول کار شد، از این جهت او را «پروکیه » گویند. وی پس از بیست وچهار سال اولین منظومه خود را به لهجه گاسکنی بنام «مرا باید مرد» انتشارداد و بسال 1835 م. بهترین آثار خود را که به لهجه ٔمحلی سروده شده بود فراهم آورده در مجلّدی بنام «لاس پاپی یوتس » منتشر ساخت.

فرهنگ فارسی

شاعر گاسکنی (و. آژن ۱۷۹۸ - ف. ۱۸۶۴ م. ) وی پسر خیاطی بود و مدتی در مدرسه علوم روحانی تحصیل کرد و سپس بشغل سلمانی مشغول شد . ژاسمن نخستین منظومه خویش را بنام (( من باید بمیرم ) ) را بلهجه گاسکنی انتشار داد و در سال ۱۸۳۵ م . بهترین آثار خود را که بلهجه محلی سروده بود فراهم آورد و در مجلدی بنام (( لاس پاپی یوتوس ) ) منتشر ساخت .
نام شاعری از مردم گاسکنی متولد و متوفی در آژان (۱۷۹۸-۱۸۶۴ )

فرهنگ اسم ها

اسم: ژاسمن (دختر) (لاتین، فرانسوی) (گل) (تلفظ: žāsman) (فارسی: ژاسمن) (انگلیسی: zhasman)
معنی: گل یاسمن یا یاسمین، ژاسمین، یاسمن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت فال مارگاریتا فال مارگاریتا