چشته خور

لغت نامه دهخدا

چشته خور. [ چ َ / چ ِ ت َ / ت ِ خوَرْ / خُرْ ] ( نف مرکب ) طعمه خور. ( آنندراج ). چاشنی خور. چشته خوار. مسته خور. || آنکه مرغوب بی تلاش روزی او شود. ( آنندراج ). || کسی که یک بار مزه چیزی را چشیده و همیشه در آرزوی آن باشد، و چاشت خور نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). در تداول عامه ، کسی را گویند که چون از شخصی محبت یا منفعتی بدو رسد یا در خانه کسی غذای مطبوعی خورد، پیوسته انتظار تجدید و تکرار آنرا داشته باشد. معتاد به استفاده از دیگری :
دلم که چشته خور التفات دمبدم تست
روا مدار که آخر بداغ چشته بسوزد.ملا تشبیهی ( از آنندراج ).- امثال :
چشته خور از میراث خور بدتر است . رجوع به چشته خوار شود.

فرهنگ معین

( ~. خُ ) (ص فا. ) ۱ - کسی که مزه چیزی را چشیده باشد و همیشه آرزومند آن باشد. ۲ - رشوه خوار.

فرهنگ عمید

۱. ویژگی حیوانی که چشته می خورد.
۲. [مجاز] ویژگی کسی که یک بار از چیزی برخوردار شده و باز هم انتظار تکرار آن را دارد.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - طعمه خوار نواله خور . ۲ - چاشنی خور . ۳ - کسی که چون یکباره مز. چیزی را چشد همواره آرزوی آنرا کند. ۴ - هر حیوان اعم از درنده و پرنده که او را طعام اندک دهند تا رام شود . ۵ - رشوه خوار .
طعمه خور . مسته خور . کسی که یکبار مزه چیی را چشیده و همیشه در آرزوی آن باشد و چاشت خور نیز گویند .

ویکی واژه

کسی که مزه چیزی را چشیده باشد و همیشه آرزومند آن باشد.
رشوه خوار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت