چاکسو

لغت نامه دهخدا

چاکسو. ( اِ ) چاکشو.تشمیزج ، بهندی دانه ای باشد سیاه و لغزنده بمقدار عدس و آن را در داروهای چشم بکار برند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( فرهنگ جهانگیری ) ( ناظم الاطباء ). دوای چشم. داروی مخصوص چشم. دارویی که در چشم ریزند تا چرک آن را پاک کند و چشم را شست و شو دهد. و رجوع بچاکشو شود.

فرهنگ معین

(اِ. ) دانه ای ریز و سیاه به اندازة دانة بِه که در طبِ قدیم برای مداوای چشم به کار می رفته است .

فرهنگ عمید

دانه ای ریز و سیاه به اندازۀ دانۀ به که در طب قدیم جزء داروهای چشم به کار می رفته.

ویکی واژه

دانه‌ای ریز و سیاه به اندازة دانة بِه که در طبِ قدیم برای مداوای چشم به کار می‌رفته‌
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال تاروت فال تاروت فال امروز فال امروز فال میلادی فال میلادی