لغت یاب
|
دیکشنریها
دیکشنری تخصصی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ویکی واژه
نصب
چال انفجار
فرهنگستان زبان و ادب
{shot hole/ shothole} [ژئوفیزیک] چالی که در آن مادۀ منفجره قرار داده می شود
ویکی واژه
چالی که در آن مادۀ منفجره قرار داده میشود.
گزارش محتوای نامناسب
بیا فالت رو بگیرم!!!
بزن بریم
فال تاروت
فال چای
فال میلادی
فال عشق