لغت نامه دهخدا
پیرعلی. [ ع َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مایوان بخش حومه شهرستان قوچان. واقع در42هزارگزی باختر قوچان و 20هزارگزی جنوب باختری شوسه قدیمی قوچان به شیروان. کوهستانی و معتدل. دارای 205 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و تریاک و میوه جات شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی و راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
پیرعلی. [ ع َ ] ( اِخ ) آق قوینلو. برادر بهاءالدین قراعثمان مؤسس سلسله آق قوینلو. ( از سعدی تا جامی ص 444 ).
پیرعلی. [ ع َ ] ( اِخ ) ابن خواجه محمد بایزید ( خواجه... )، از معاصران میرزا بایسنقر. ( حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 596 ).
پیرعلی. [ ع َ ] ( اِخ ) ( خواجه... ) از ترکمانان معاصر میرزا عمر شیخ بن امیر تیمور. وی در تبریز بقتل رسیده است. ( حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 562 ).