پف نم

لغت نامه دهخدا

پف نم. [ پ ُ ن َ ] ( اِمرکب ) نمی که کلاه دوزان به کلاه و قهوه چیان به تنباکوزنند با آبی که در دهان گیرند. و با زدن صرف شود.

فرهنگ معین

(پُ. نَ ) (اِمر. ) (عا. ) آب دهان .

فرهنگ عمید

۱. آبی که در دهان نگه دارند و بعد به چیزی پف کنند.
۲. نمی که کلاهدوز با آبی که در دهان می کند به کلاه می زند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) آب دهن ( برای نم زدن ).

ویکی واژه

(عا.)
آب دهان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال رابطه فال رابطه فال زندگی فال زندگی فال ای چینگ فال ای چینگ