ورچسوندن

لغت نامه دهخدا

ورچسوندن. [ وَ چ ُ دَ ] ( مص مرکب ) ورچساندن. متعدی ورچسیدن. در مقام توهین و تحقیر به کار رود و فقطبا قهر به کار رود و گویند: قهر ورچسونده ؛ قهر کرده. ( فرهنگ فارسی معین از فرهنگ عامیانه جمال زاده ).

فرهنگ معین

(وَ. چُ دَ ) (مص ل . ) (عا. ) به جای فعل معین «کردن » در مقام توهین و تحقیر به کار می رود و فقط با قهر به کار رود، گویند: «قهر ورچسونده .» (قهر کرده ).

ویکی واژه

(عا.)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال تاروت فال تاروت فال ورق فال ورق فال درخت فال درخت