واقعه نویس

لغت نامه دهخدا

واقعه نویس. [ ق ِ ع َ / ع ِ ن ِ ] ( نف مرکب ) در دوره صفویه منصبی دولتی بوده است. مؤلف تذکرةالملوک آن را چنین وصف کند: «تفصیل شغل واقعه نویسان آن است که جواب نامه هایی که از پادشاهان به پادشاه ایران نوشته شود واقعه نویس انشا نماید». رجوع به تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 5 و 15 و 16 شود.

فرهنگ فارسی

تفصیل شغل واقعه نویسان آنست که جواب نامه هایی که از پادشاهان به پادشاه ایران نوشته شود واقعه نویس انشانماید . ) )
دردوره صفویه منصبی دولتی بوده است مولف تذرکه الملوک آن را چنین وصف کند .

دانشنامه آزاد فارسی

(یا: مجلس نویس؛ حضورنویس) از منصب های دیوانی دورۀ صفویه. کسی که بعد از اعتمادالدوله (وزیر اعظم) از همۀ درباریان به شاه نزدیک تر بود. در مجالس خاص و عام پادشاه حضور داشت و به دستور شاه، همۀ فرامین و احکام و نامه های شاه و پاسخ نامه های وارده را تحریر می کرد و یا سوده (پیش نویس) آن ها را می نوشت (← رقم_(تاریخ)). از این رو، از همۀ اسرار دولتی مطلع بود. عریضه ها و گزارش ها را برای شاه می خواند و آن گونه که شاه دستور می داد پاسخ آن ها را تهیه و تحریر می کرد. چون در مجلس شاه در سمت چپ او می نشست به وزیر دست چپ نیز شهرت داشت. واقعه نویس معمولاً تعدادی زیردست داشت و تا دورۀ قاجار کمابیش این منصب وجود داشت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز استخاره کن استخاره کن فال ورق فال ورق فال تاروت فال تاروت