هچل. [ هََ چ َ ] ( اِ ) در تداول عوام ، مخمصه. کش و واکش. ( یادداشت به خط مؤلف ). - در هچل افتادن ؛ گرفتار شدن. ( یادداشت به خط مؤلف ). - در هچل افتادن کسی یا پولی ؛ گرفتار شدن شخص یا از دست رفتن پول چنانکه بازگردانیدنش دشوار بود، یا وصول آن ممتنع باشد. ( یادداشت به خط مؤلف ). - در هچل انداختن ؛ گرفتار ساختن و یا قرض دادن پول در محلی که صعب الوصول باشد. ( یادداشت به خط مؤلف ).