هالان

لغت نامه دهخدا

هالان. ( اِخ )دهی است از دهستان خدابنده لوی بخش صحنه شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 15 هزارگزی شمال صحنه ، کنار راه مالرو صحنه به سنقر. ناحیه ای است کوهستانی سردسیر و دارای 219 تن سکنه کردی و فارسی زبان میباشد. آب آن از رودخانه فارسینج و محصولات آنجا غلات آبی دیمی ، حبوبات ، قلمستان و میوه است. اهالی به زراعت مشغولند. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ اسم ها

اسم: هالان (دختر) (کردی) (تلفظ: hālān) (فارسی: هالان) (انگلیسی: halan)
معنی: سرو صدا و جنجال، برانگیختن، دوستان، پیچش، ( به مجاز ) ویژگی دختری که به لحاظ زیبایی، سرو صدا و جنجال بر پا می کند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال تک نیت فال تک نیت فال قهوه فال قهوه فال تخمین زمان فال تخمین زمان