لغت نامه دهخدا
نوروزآباد. [ ن َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان چهاردولی بخش مرکزی شهرستان مراغه ، در 87 هزارگزی جنوب شرقی مراغه و یک هزارگزی مشرق جاده شاهیندژ به میاندوآب ، در جلگه معتدل هوائی واقع است و 103 تن سکنه دارد. آبش از زرینه رود، محصولش غلات و چغندر و حبوبات و بادام ، شغل مردمش زراعت و جاجیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
نوروزآباد. [ ن َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بخش صالح آباد شهرستان ایلام ، در یک هزارگزی مغرب ایلام بر سر راه ایلام به شاه آباد دردامنه سردسیری واقع است و 675 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات و صیفی و لبنیات ، شغل مردمش زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
نوروزآباد. [ ن َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان ، در 22 هزارگزی جنوب شرقی کوزران و یک هزارگزی جنوب راه کوزران به کرمانشاه در دشت سردسیر واقع است و 150 تن سکنه دارد. آبش ازچاه ، محصولش غلات و حبوبات و لبنیات ، شغل مردمش زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
نوروزآباد. [ ن َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان میان دربند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان ، در 22 هزارگزی شمال غربی کرمانشاه و 2 هزارگزی مغرب قزانجی ، در دشت سردسیری واقع است و 120 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه رازآور، محصولش غلات ، حبوبات و لبنیات ، شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
نوروزآباد. [ ن َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان ای تیوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ص 357 شود.
نوروزآباد. [ ن َ ] ( اِخ ) یکی از دهستانهای بخش سرخس شهرستان مشهد است ودر مغرب رودخانه هری رود و جنوب سرخس در جلگه گرمسیری واقع است و مشتمل بر 9 قطعه آبادی بزرگ و کوچک وجمعاً در حدود 7740 تن سکنه است. آب دهات این دهستان از هری رود تأمین می شود. دهات عمده آن عبارتند ازسنگر و آصف آباد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).