منصوح

لغت نامه دهخدا

منصوح. [ م َ ]( ع ص ) پندداده شده و نصیحت کرده شده. ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال تاروت فال تاروت فال ارمنی فال ارمنی فال کارت فال کارت