مشروف

لغت نامه دهخدا

مشروف. [ م َ ] ( ع ص ) مغلوب به بزرگی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). مردم فرودست و ناکس و وضیع، مقابل شریف : رئیس و مرئوس و شریف و مشروف روی به درگاه آوردند. ( ترجمه تاریخ یمینی ).

فرهنگ معین

(مَ ) [ ازع . ] (اِ. ) وضیع . مق شریف .

فرهنگ فارسی

(اسم ) وضیع مقابل شریف : رئیس و مرووس و شریف و مشروف ... توضیح این صورت در عربی نیامده چه شرف فعل لازم است و از آن اسم مفعول نسازند .

ویکی واژه

وضی
مق شریف.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال میلادی فال میلادی فال تاروت فال تاروت