مزابنه
فرهنگ معین
دانشنامه اسلامی
در اصطلاح به معنای فروختن خرمای تر بر درخت (به طور تخمین) به خرمای خشک، با کیل معین و فروختن انگور به کشمش با کیل معین (در اخیر).
بیع مجهول به مجهول از جنس خود، و بیع معلوم به مجهول از جنس خود.
بیع ثمره نخل به مثل خود.
خریدن تمر به تمر.
وجه نامگذاری مزابنه
این اصطلاح مأخوذ از «زین» به معنای دفع است، چنان که کلمه زیانیه از این ریشه به ملائکه ای اطلاق شده که اهل دوزخ را به سوی آن سوق می دهند و می رانند.
فرمود: «سندع الزبانیه».
و چون معامله مزبور مبتنی بر تخمین و غالباً توأم با غبن می باشد، هر یک از متبایعین درصدد بر می آید که غبن را از خود دفع و دور کند.
و یا مغبون می خواهد معامله را فسخ کند و غابن می خواهد آن را امضاء نماید و به هر تقدیر با یک دیگر تدافع و مخاصمه دارند و بدین جهت آن را مزابنه گویند یعنی مدافعه.
حکم مزابنه
حرمت مزابنه فی الجمله مورد اتفاق فریقین است و حدیث نبوی بر تحریم آن دلالت دارد.
بدین تعبیر: «نهی عن بیع المحاقلة و المزابنة... و المزابنة بیع التمر فی رؤس النخل بالتمر» أو «بیع الرطب بالتمر کیلا».
ویکی واژه
مزابنة