مراهنه

لغت نامه دهخدا

مراهنه. [ م ُ هَِ ن َ / ن ِ ] ( از ع اِمص ) رجوع به مراهنة شود.

فرهنگ معین

(مُ هِ نِ ) [ ع . مراهنة ] (اِمص . ) ۱ - گرو - گذاری . ۲ - شرط بندی .

فرهنگ عمید

۱. گرو گذاشتن.
۲. شرط بستن.
۳. شرط بندی در مسابقۀ اسب دوانی.

دانشنامه عمومی

مراهنه ( به عربی: المراهنة ) یک شهرداری در الجزایر است که در استان سوق اهراس واقع شده است.

ویکی واژه

گرو - گذا
شرط بندی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم