مخامرت

فرهنگ معین

(مُ مَ یا مِ رَ ) [ ع . مخامرة ] ۱ - (مص م . ) آمیختن با هم ، نزدیک شدن با یکدیگر، مخالطت کردن . ۲ - (اِمص . ) آمیزش ، نزدیکی ، مخالطت .

فرهنگ عمید

۱. مقیم شدن.
۲. پیوسته در خانه بودن.
۳. در فروش حیله کردن.
۴. راه یافتن شک وتردید در دل.
۵. آمیختن باهم، معاشرت کردن.

فرهنگ فارسی

۱- ( مصدر ) آمیختن باهم نزدیک شدن با یکدیگر مخالطت کردن . ۲ - ( اسم ) آمیزش نزدیکی مخالطت .

ویکی واژه

مخامرة
آمیختن با هم، نزدیک شدن با یکدیگر، مخالطت کردن.
آمیزش، نزدیکی، مخالطت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم