مثرد

لغت نامه دهخدا

مثرد. [ م ُ ث َرْ رِ ] ( ع ص ) کسی که ذبیحه را به سنگ یا استخوان یا آهن کند کشد. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
مثرد. [ م ِ رَ ] ( ع اِ ) آوندی که در آن ثرید سازند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). کاسه که در آن ترید و اشکنه کنند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ عمید

کاسه یا طاسی که در آن ترید می کردند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) آوندی که در آن ثرید سازند .
کسی که ذبیحه را به سنگ کند کشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال عشقی فال عشقی فال کارت فال کارت فال چای فال چای