متجلد

لغت نامه دهخدا

متجلد. [ م ُ ت َ ج َل ْ ل ِ ] ( ع ص ) خودسر و بی باک و دلیر. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ).

فرهنگ معین

(مُ تَ جَ لِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) به تکلف چابکی نماینده . ج . متجلدین .

فرهنگ عمید

۱. چابک.
۲. دلیر، بی باک.

فرهنگ فارسی

( اسم ) بتکلف چابکی نماینده جمع : متجلدین

ویکی واژه

به تکلف چابکی نماینده.
متجلدین.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال احساس فال احساس فال جذب فال جذب فال میلادی فال میلادی