ماچیدن

لغت نامه دهخدا

ماچیدن. [ دَ ]( مص ) بوسه زدن. ( ناظم الاطباء ). بوسیدن :
فوقیا! می ماچمت لبها که غیر از تو اگر
در مزخرف نشاءة صاف حقیقت داده اند.فوقی ( از آنندراج ).

فرهنگ معین

(دَ ) (مص م . ) بوسه زدن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بوسیدن : فوقیا . می ماچمت لبها که غیر از تو اگر درمزخرف نشاه صاف حقیقت داده اند ... ( فوقیا آنند . )

ویکی واژه

بوسه زدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم