ماشوی

لغت نامه دهخدا

ماشوی. ( اِ ) غربال. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ): الغربله ؛ به ماشوی بکردن. ( زوزنی ، یادداشت ایضاً )؛ و رجوع به ماشو و ماشیوه شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم