قبرکن

لغت نامه دهخدا

قبرکن. [ق َ ک َ ] ( نف مرکب ) گورکن. حفار. کسی که حفر گور میکند. ( ناظم الاطباء ). آنکه قبر کند. ( آنندراج ). لاحد.

فرهنگ عمید

کسی که برای مردگان قبر می کند، کنندۀ قبر، گورکن.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه قبر برای مرده حفر کند گورکن حفار .

دانشنامه عمومی

گورکن، یا قبرکن شخصی است که قبر را برای فرد مرده می کند. گورکن معمولاً از کارکنان گورستان است.
• راد استوارت مدت کوتاهی گورکن بود.
• پیتر گرین عضو سابق گروه فلیتوود مک آن گروه را ترک کرد و به گورکنی پرداخت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم