فظاظ

لغت نامه دهخدا

فظاظ. [ ف ِ ] ( ع مص ) درشت خوی گردیدن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). فظاظة. فظظ. فظ. رجوع به این مدخل ها در ردیف خود شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال احساس فال احساس فال تک نیت فال تک نیت فال اعداد فال اعداد