فرومالیدن
فرومالیدن. [ ف ُ دَ ] ( مص مرکب ) کنایت از برچیدن و پیچیدن و افشردن باشد. ( برهان ) ( آنندراج ).
( ~ . دَ ) (مص م . ) ۱ - مالیدن . ۲ - مغلوب کردن ، مجازات کردن . ۳ - فشردن .
۱. مالیدن.
۲. به هم مالیدن.
۳. فشردن.
۴. در هم پیچیدن.
مالیدن.
مغلوب کردن، مجازات کردن.
فشردن.