غزقنه

لغت نامه دهخدا

غزقنه.[ غ َ ق َ ن ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان طاغنکوه بخش فدیشه شهرستان نیشابور که در 18هزارگزی شمال فدیشه قرار دارد. جلگه و سردسیر است و 79 تن سکنه دارد که شیعه و فارسی زبانند. آب آن از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات و تریاک و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است و راه مالرو دارد. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 )

ویکی واژه

دهی است از دهستان طاغنکوه بخش فدیشه شهرستان نیشابور که در ۱۸ هزار گزی شمال فدیشه قرار دارد. جلگه و سردسیر است و ۷۹ تن سکنه دارد که شیعه و فارسی زبانند. آب آن از قنات تأمین می‌شود و محصول آن غلات و تریاک و شغل اهالی زراعت و کرباس‌بافی است و راه مالرو دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم