غرشمار

فرهنگ معین

(غِ رِ ) (ص . ) نک غرشمال .

فرهنگ عمید

چادرنشینانی که در سال چند بار کوچ می کنند و کارشان نوازندگی، خوانندگی، فال بینی، و ساختن و فروختن بعضی آلات آهنی است، غربتی، کولی، غربال بند.

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) ۱ - گروهی از نژادی خاص که در ممالک و نواحی مختلف حرکت کنند و خانه و مسکن ندارند و آداب و عادات مخصوص دارند و در باب اصل و منشا آنان اختلاف است غربال بند کولی غربتی ۲ - لوند ۳ - دشنامی است که به مزاح دختران را دهند .

ویکی واژه

نک غرشمال.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم