شپلاق

لغت نامه دهخدا

شپلاق. [ ش َ پ َ ] ( ترکی ، اِ صوت ) شاپلاق. شپلق. شاپلاق. طپانچه و سیلی زدن بر روی و بیخ گوش. ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال پی ام سی فال پی ام سی فال کارت فال کارت فال تخمین زمان فال تخمین زمان