شمیله

لغت نامه دهخدا

شمیله. [ ] ( اِخ ) محمدبن حسن بن سهل ، برادر ذوالریاستین فضل بن سهل. این مرد از طرفداران علوی صاحب زنج بود و بعد تسلیم خلیفه شد و در خفا برای علویان دعوت کرد و به سال 286 هَ. ق. کشته شد. ( مروج الذهب ج 2 ص 333 ).... در عهد معتضد از وی سعایت کردند که از برای مرد گمنامی دعوت می کند و گروهی از لشکریان را فاسد کرده است و معتضد او را با عبداﷲبن المهتدی بگرفت و هرچه از شمیله پرسیدند به چیزی اقرار نکرد. پس او را به خشبه خیمه بستند و آتش برافروختند و شمیله را بر آن آتش کباب کردند... و اقرار نکرد تا سرش ببریدند. ( از مجمل التواریخ و القصص ص 367 ).

فرهنگ عمید

طبع، سرشت.

فرهنگ فارسی

طبع، سرشت، شمائل جمع
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال نخود فال نخود