سندوقس

لغت نامه دهخدا

سندوقس. [ س َ ق ِ ] ( معرب ، اِ ) به یونانی جوشیر است. ( فهرست مخزن الادویه ).
سندوقس. [ س َ ق ِ ] ( معرب ، اِ ) بلغت یونانی سرنج را گویند. و آن رنگی باشد که نقاشان و مصوران بکار برند و سوختگی آتش را نافع است. ( برهان ) ( آنندراج ). اسرنج. سرنج سلیقون. زرگون. زرقون. زرجون. رصاص محرق. ( از یادداشت مؤلف ). رجوع به الفاظ الادویه ، تحفه حکیم مؤمن و اختیارات بدیعی شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال ای چینگ فال ای چینگ فال آرزو فال آرزو فال حافظ فال حافظ