حواضن

لغت نامه دهخدا

حواضن. [ ح َ ض ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ حاضنة. ( ناظم الاطباء ).
- سفع حواضن ؛ دیگ پایه های لازم گیرنده جای. ( از منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

= حاضنه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال ارمنی فال ارمنی فال میلادی فال میلادی فال فنجان فال فنجان