جفاجف

لغت نامه دهخدا

جفاجف. [ ج َ ج ِ ] ( ع اِ ) هیأت. || لباس. جامه. ( المنجد ).

فرهنگ عمید

صدای برخورد شمشیرها به یکدیگر، چکاچاک.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت فال نخود فال نخود