تپاندن

لغت نامه دهخدا

تپاندن. [ ت َ دَ ] ( مص ) طپاندن. چیزی رابزور در ظرفی جادادن. ( فرهنگ نظام ). مصدر منحوت از تَپمَک ترکی. بفشار جای دادن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || بسیار خوردن. ( یادداشت ایضاً ).

فرهنگ معین

(تَ دَ ) (مص م . ) چپاندن ، چیزی را به زور در ظرفی جا دادن .

فرهنگ عمید

۱. چیزی را با زور و فشار در چیز دیگر داخل کردن، چپاندن.
۲. چیزی را به قیمت زیاد فروختن.
۳. پُر کردن.

فرهنگ فارسی

تپانیدن، چیزی رابازوردرچیزدیگرداخل کردن، پرکردن، چپاندن هم گویند، بزوردرظرفی جادادن
( مصدر ) فرو کردن چپاندن تپانیدن .

ویکی واژه

چپاندن، چیزی را به زور در ظرفی جا دادن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال احساس فال احساس فال ورق فال ورق فال عشق فال عشق