تثقیف

لغت نامه دهخدا

تثقیف. [ ت َ ]( ع مص ) راست کردن نیزه. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( دهار ) ( آنندراج ). راست کردن نیزه را به ثقاف. ( ازقطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || تعلیم و تهذیب و تلطیف کودک را. ( قطر المحیط ).

فرهنگ معین

(تَ ) (مص م . ) راست کردن ، بار آوردن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) راست کردن پروردن بار آوردن .

ویکی واژه

راست کردن، بار آوردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم