بوییدنی

لغت نامه دهخدا

بوییدنی. [ دَ ] ( ص لیاقت ) قابل بوییدن. لایق بوییدن. درخوربوییدن. || مشهوم. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

۱. درخور بوییدن.
۲. هرچیز خوش بو که آن را ببویند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال عشق فال عشق فال انگلیسی فال انگلیسی فال میلادی فال میلادی